نفس مامان الناز

تو کجایی سهراب ؟ آب را گل کردند و چه با دل کردند زخمها بر دل عاشق کردند گفته بودی قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از این شهر غریب قایقت جا دارد ؟ که نجاتم دهی از این گرداب ؟ من از همهمه اهل زمین دلگیرم ! قایقت جا دارد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...

این چند روز دارم باهات انگلیسی کار می کنم که خیلی خوب پیشرفت داشتی کلماتی که میتونی بگی سلام /ماهی /سگ /گربه /کتاب /سیب /اب /پرتقال /ماشین /دست /موز /توپ/ عاشقتم نفسم ...

پریروزم دیدم بابایی بالاخره راضی و شد برام تردمیل خرید در جریان لاغر شدن چون دیگه هوا سرد بود و من دیگه نمی تونستم از خونه برم بیرون بابایی برام خرید وقتی اومده بودن برای نصبش شما هر کاری دلت خواست کردی و کلی منو حرص دادی بد از این که رفتن جعبشو گذاشته بودی رو میز و سر می خوردی و منم که خندم گرفته بود می گفتی میخوای سر بخورم  تو بخندی بدم که بابا اومده رفتی دم در می گی بابا مرسی برام سرسره خریدی الهی من فد ای اون سادگیت بشم ...

چند شب پیش که رفته بودیم دندان پزشکی بد از این که اومدیم بیرون یه پیتزا فروشی که گاهی میریم اونجا تا از کنارش رد شدیم به بابا گفتی بریم بشینیم پیتزا بخوریم اما چون هنوز ساعت 5 بود به بابا گفتم لوازم پیتزا رو گرفت و رفتیم خونه مامان شهناز و برات یه پیتزایی پختم که نگو و نپرس به نام شما شد و به کام همه اخه شما زیاد پیتزا دوست نداری فقط گاهی هوس میکنی اما عجب پیتزایی شده بود چه مامانی هستم من ...

سلام دختر قشنگم امروز شما ٢ ساله شدي دو سال پيش خدا تو يه همچين روز قشنگي تو فرشته قشنگ و به ما داد واي كه چقدر ما خوشبختيم عاشقتم عزيزم ايشالاه ١٢٠ ساله شي از صبح نتونشتم بيام و برات چيزي بنويسم عزيزم چون حسابي مشغول روبراه كردن كاراي روز جمعه تولدت هستم ايشالاه بدش يا كلي عكس قشنگ ميام خيلي دوست دارم الناز جون خدا هميشه پشت و پناهت باشه نفس مامان تولدت مبارك هورااااااااااااااااااااااااااا

سلام دختر عزيزتر از جونم اينروزا سرم خيلي شلوغه نمي تونم بيام برات از شيرين زبونيات و شيطنتات بنويسم اخه چيزي نمونده تا تولدت و منم حسابي مشغولم چهارشنبه تولدته اما ما به خاطر اينكه همه بتونن بيان انداختيم جمعه ايشالاه كه همه چيز به خوبي پيش بره بد از تولدت با يه عالمه عكس قشنگ ميامو برات مي نويسم نفسم عاشقتم جوجه قشنگم